حلول ماه مبارک رمضان مبارک

سلام به تموم بر و بکس ، چه دخترخانوم های خوشگل ، چه پسرهای خوش تیپ

ما چند وقتی بخاطرمشغله کنکور(؟) و نمی دونم چرا ..  وبلاگمونوآپ نکردایم.

اما دیگه تکرار نمی شه... خیلی دلم برا کامنت های شما تنگیده بود. شینا هم

 همینطور. دلم برا پسر خاله محمد، داداش پانیذ وداداش مجتبی

 ( روانی سابق ) و .... تنگیده ، اونم خفن.                                                                                     

ماه رمضان هم در پیشه... بیایم کمتر خوطوط دلمون رو اشغال کنیم ، شاید

خداپشت خط منتظر باشه... پس ایرانسل و ... تعطیل.

 همه شماره خدا رو یاداشت کنید :

 نماز صبح ، ظهر، عصر، اعشاء 24434

و این رو هم اضافه کنم تا صدای بعضی ها در نیومده من خودم یعنی شیدا

هیچ وقت  از 12 ماه رو نماز نمی خونم الی این 1 ماه.

حالا به خوب و بدش کاری ندارم

اما لااقل شما سعی کنید مثل من فقط مهمون 1 ماه خدا نباشید

برا مام دعا کنید اصلا" برا تموم آدمها و بخصوص محتاج دعاها

دعا کنیم.

 

 

 

 

دوباره هری پاتر و یادگاران مرگ

 

طرفدارای پر و پا قرص هری پاتر مژده مژده

کتاب هفتم هری پاتر به اسم یادگاران مرگ به بازار آمد

خانوم و آقایون تموم شد بجنب.

خدا می دونه منو شینا وقتی این خبر رور از تلویزیون شنیدیم

چقد ذوق کردیم . و امروزم کتاب هری پاتررو می ریم تا بخریم

شمام تا تموم نشده برید بگیرید بعد اینکه خوندید اینجا یه بحث داغ رو

                     شروع می کنیم اگه نشه ولرم اگه نشه سرد .....  ها ها

منتظریم

 

 

و این شعر تقدیم به اولین عشقم که نه... به آخرین کسی که در قلبم رو زد

در قلب شیدای فلک زده رو و من فقط و فقط فکر کردم عاشق شدم

( که اشتباه محض بود)

اما به چه بهائی نمی دونم؟!

 

قیمت وفا شاید گران تر از آن بود، که بهانه دوست داشتنی زندگیم ،

از عهده داشتنش برآید. سکوت می کنم ، تا به خاک سپردن آخرین خاکسترهای

 آرزوهای بر باد رفته ام ، آبرومندانه تر باشد. فقط یک سوال کوچک می ماند

برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال ذهن آشفته من است

چه کار کرد این دل ساده ام که از چشم تو افتادم؟؟؟

هنوزم بی پاسخ مانده!!!

 

 

هیچکس

 

اینجا تهرانه... یعنی شهری که هرچی توش می بینی باعث تحریک ... تحریکه روح تا ، تو

آشغال دونی ، می فهمی تو یه آدم نیستی ، تویه آشغال دونی ......... اینجا همه گرگ اند ، می

 خوای باشی مثل بره ، بزا چش و گوشت و باز کنم یه ذره ... اینجا تهرانه لعنتی ... شوخی نیستش ... خبری از گل و بستنی چوبی نیستش ...اینجا جنگله ، بخور تا خورده نشی...اینجا نصف عقده ای ان ، نصف وحشی... اختلاف طبقاتی اینجا بیداد می کنه... روح مردم و زخمی و بیمار می کنه... حالا کنارهمه فقیرها و مایه دار خفن ، تویه تاکسی، همه می خوان کرایه ندن... حقیقت روشنه ، خودت و به اون راه نزن... روشنترش می کنم ، پس بمون و جا نزن... خدا پاشو من چند سالی باهات حرف دارم ، خدا پاشو ، پاشو زود نشو ناراحت از کارم ، کجا ها شو دیدی تازه اول کارم ، خدا پاشو من یه آشغالم باهات حرف دارم... نمکی با چرخش کنار یه بنزه... هیکل و چرخش کرایه بنزه... من و تو، اون بودیم از یه قطره... حالا ببین فاصله ما چقدره... دلیل چرخش زمین نیست جاذبه، پوله که زمین و می چرخونه ، جالبه...این روزا اول پول بعد خدا، همه رعیت تنها، کدخدا... بچه میخواد با یتیم بازی کنه... بابا نمی زاره، یتیم لباسش کثیفه ، چونکه فقط یکی داره... آگاهیم از این بلایا... حتی فرشته ها نمی یان این ورا... اما کمک نخواستیم ،نفت بریزن کافیه همین ورا...من آدم مریضم ، حرفامو دک کردم ، عمر نکردم حرفامو برگردم... خدا پاشو من چند سالی باهات حرف دارم... خدا پاشو ، پاشو زود نشو ناراحت از کارم... تا حالا شده عاشق یه دختر بشی ، می خوام حرف بزنم رک تر بشی ...  پیش خودت می گی اینه، عشق تاریخی... اما تازه با یه بچه مایه داره ، خواب دیدی... خیره... یادت باشه غیره...خودت بزن قیده هر چی یار می بینی کنارت نیره...یکی همسن تو سوار ماشین ، خدا بهت پوزخند می زنه ... می کنی با کینه دعا... که منم می خوام مایه دار شم... منم کنم درک اشتباه.. اشتباه نکن ، بی اثره.. نمی کنند درکت... می خوای بخوابی تو بیداری کابوس ببین... بیا باهم به این دنیا فحش ناموس بدیم... باید کور باشی نبینی تو فقر و هر جا... کنار خیابون فقر و فحشا... خدا بیدار شو یه آشغال باهات حرف داره... نکنه تو هم به فکر اینی که کی ظرف داره... خدا پاشو من چند سالی باهات حرف دارم...خدا پاشو ، پاشوزود نشو ناراحت از کارم، کجاها شو دیدی ، تازه اول کارم ، خدا پاشو پاشو من یه آشغالم...                                                                                                

اینه فرق ما تویه اجتماع

اینه فرق ما تویه اجتماع

اینه فرق ما تویه اجتماع

 

 

خواننده : سروش لشکری ( هیچکس )

 

                       

 

               

         

ملیحه خیلی دوست داریم

سلام بچه ها!

این دفعه با کلی عذر و بهونه و معذرت اومدیم سراغتون.... به جون شینا که میخوام

 سر به تنش نباشه میسافرت بودیم  

اما به جون خودم خیلی جاتون خالی ... یک حالی داد....

اهان میخواین بدونید کجا رفته بودیم باشه میگم .. رفته بودیم سرعین ...بعدشم

آستارا...جاتون خالی چه دختر پسرایی بودن ..... چه آب و هوایی.... این شینا هم

 به من شنا کردنو تو دریا یادداد منم کلی کیف کردم .....

اما بعد کلی خوش گذرونی موقعه ای که اومدیم تبریز ... یه خبر هم خوشحال کننده

هم ناراحت کننده از عمه جونم شنیدیم... نمی دونم بهتون گفته بودم یا نه ...عمه یه

من ۲۸سالشه و ۲ تا بچه هم دارهو الان ۱.۵ ساله که طلاق گرفته بود چون شوهرش

بهش خیانت کرده بود............

حالا بعد این همه وقت بازم میخواد با همون خائن ازدواج کنه فقط به خاطر بچه هاش

ای خدا چرا........ ما تازه دوس پیدا کرده بودیم بهش عادت کرده بودیم...........

همتون اونو دعا کنین مخصوصا آقا محمد و حامد که عمه ی ما رو  هم میشناسن

میدونن چه قلب مهربونی داره چه خانومیه

 

 

                      خدا جون همیشه کنارش باش نذار تنها بمونه آمین 

 

             

برادرزاده هات : شینا و شیدا